نورومارکتینگ وتداعی “هویت” با یک برند

اصل نورومارکتینگ:
هنگامی که یک زوج محصولی از یک برند را مصرف می کنند ، این برند در هویت مشترکشان گنجانیده می شود. این امر باعث افزایش میزان محبوبیت برند و تمایل بیشتر برای خرید میشود.

کاربرد:
اختصاص دادن تبلیغات به کالای یک برند به روایتی ازنحوه به اشتراک گذاری آن با عزیزان ، تأثیر مثبتی در نگرش به این برند دارد.

هر روز ، شرکت ها و برندهای تجاری مورد توجه مصرف کنندگان قرار می گیرند. از طریق تعامل مصرف کننده با محصول یک برند ، این برند می خواهد به بخشی جدا نشدنی از زندگی مصرف کننده تبدیل شود.

اما آیا برندها باید روی مصرف کننده انفرادی تمرکز کنند؟ چه اتفاقی می افتد اگر یک برند بتواند به عنوان جدا نشدنی از روابط مصرف کننده – به عنوان مثال ، با همسر – تبدیل شود؟ به نظر می رسد که برندها می توانند با تمرکز روی زوج ها و استفاده مشترک از محصولات برندها از طریق تبدیل شدن به بخش مهمی از روایت مشترک هویتشان ، سود ببرند.

یک هویت ارتباطی چیست و چرا باید برندها بیشتر مراقب باشند؟

هر شخص داستان خودش را دارد. این داستان شامل واقعیت های مهم زندگی نامه ، وابستگی گروهی ، علایق و ویژگی های دیگر را شامل میشود که باعث میشود یک فرد دقیقا تبدیل به چیزی شود که هست. از این داستان به عنوان روایت هویتی یاد می شود. براساس برخی نظریه های علمی ، این روایت شخص را تعریف می کند ، و بنابراین بسیار مهم است.

زچرا بازاریابان باید به هر یک از این موارد اهمیت دهند؟ همانطور که گفته شد ، روایت هویت تنها به حقایق مهم زندگی نامه شخصی محدود نمی شود. برندها همچنین می توانند بخشی از این داستانهای فردی شوند. برخی از مردم نمی توانند زندگی خود و محصولات خود را بدون محصولات اپل تصور کنند ، در حالی که برخی دیگر روزانه Red Bull می نوشند. آنها نمی توانند در جهانی وجود داشته باشند که از برند خود جدا شوند. این الزام آور بودن یک برند برای زندگی شخصی همان چیزی است که بسیاری از شرکت ها در پی آن هستند.

معمولاً مردم فقط با روایت هویت فردی خود زندگی نمی کنند. هنگامی که افراد ارتباطات محکمی با یکدیگر برقرار می کنند ، یک هویت رابطه ای ایجاد می کنند – هویت “ما” ، که شامل همه چیزهایی است که “ما” ، روابط “ما” و “داستان” ما را تعریف می کنند. آیا برندها می توانند برای این روایت هویت نسبی مهم باشند؟ قطعاً

چگونه یک برند می تواند برای داستان “ما” مهم باشد؟

برای اهداف این تحقیق ، نویسندگان فقط روی زوجین متاهل متمرکز شده اند.

فعالیتهای مشترک (فراغت) بر رضایت در روابط زناشویی تأثیر می گذارد. آیا این یک سازنده روابط عالی نیست که تعطیلات را در جایی در تایلند با دوست خود بگذرانید؟ وقتی این لذت را به اشتراک می گذاریم ، اهمیت می دهیم.

استفاده از محصولات یک برند در کنار هم می تواند نوع دیگری از فعالیتهای مشترک باشد. هرچه “ما” از چنین برندی استفاده کنیم ، بیشتر در زندگی “ما” حضور می یابد ، بیشتر با “ما” همراه می شود. بنابراین ، بخشی از روایت هویت “ما” می شود ، بدون آن تصور کردن “ما” سخت تر است.

هرچه رابطه شادتر باشد ، اثر آن قوی تر خواهد بود. بنابراین “ما” می خواهیم این برند را بیشتر بخریم ، “ما” نگرش مطلوب تری نسبت به آن داشته باشیم ، و اگر این نام تجاری متوقف شود ، دردناکتر خواهد بود.

می توان تصور کرد که دسته بندی محصولات مهم است: تصور اینکه استفاده مشترک از همان مایع شستشو می تواند به نوعی روی داستان “ما” تأثیر بگذارد ، دشوار است. با کمال تعجب ، این مطالعه نشان می دهد که دسته بندی کالاها اهمیتی برای مصرف مشترک ندارند. مهم این است که وقتی “ما” از این مارک استفاده می کنیم: آیا مارکی است که “ما” فقط در موارد خاص از آن استفاده می کنیم یا موردی است که در استفاده های روزمره به صورت عادی استفاده میکنیم؟ به عنوان مثال ، صابونی که با هم استفاده می کنیم به اندازه یک برند خاص شکلات که درمناسبت های خاص با هم می خوریم ، برای داستان هویت “ما” اهمیتی ندارد.

چگونه می توانید از یک تجربه مصرف مشترک در تبلیغات استفاده کنید؟

ابتدا باید بدانید که چگونه محصول یک برند توسط یک زن و شوهر قابل مصرف است. مطابق این مورد استفاده را ارتقا دهید. این امر به ویژه برای محصولات معمولی و پست(محصولاتی فاقد حس معنوی) قدرتمند است: معمولاً مردم چنین کالاهایی را در روایت های هویت خود نمی گنجانند ، زیرا داشتن صابون به عنوان بخشی از هویت شخصی دلپذیر به نظر نمی رسد. اما پس از آن ، تبلیغ چنین محصولی برای مصرف مشترک با همسر ، فرصتی برای ادغام برند در هویت “ما” می دهد. و از طریق این افزایش فروش آن در دراز مدت.

خواندن یک مقاله جذاب نورویی: قدرت برچسبهای بسته بندی در تجربه انتخاب مشتری

اگر این محصول متعلق به دسته محصولات معمولی نباشد ، بازاریاب ها می توانند در مناسبت های خاص و فعالیت های اوقات فراغت ویژه ، روی تبلیغ مصرف مشترک آن تمرکز کنند. آنها می توانند این کار را هم با برجسته کردن مصرف مشترک در تبلیغات انجام دهند و هم با ایجاد کمپین های ویژه ای که نشان می دهد گروه هدف آنها آن را با همسر خود مصرف کند.

نمونه هایی از برندهایی که خود را در قالب داستان “آنها” اضافه می کنند

Extra Gum در سال 2015 یک تبلیغ عاشقانه را منتشر کرد. در آن تبلیغ، آنها نشان می دادند که چگونه روابط در یک زوج در حال شکل گیری است و چگونه آدامس همیشه در لحظات ویژه شان با زن و شوهر همراه بود. این نمونه ای از چگونگی تبلیغ یک محصول عادی به عنوان محصولی برای مصرف مشترک در شرایط خاص است.

SunWeb در تبلیغات تجاری خود از سال 2017 ، تبلیغ ویژه ای را با نام تجاری (خدمات ، ما هر روز به تعطیلات نمیرویم!) در تبلیغات خود منتشر کرد.

/Google/sunweb ad

سرویس گردشگری Snowdonia تخفیف های خاصی را برای زوجهای مشترک جهت اجاره آپارتمان ها و خانه های تعطیل در شمال ولز و Snowdonia ارائه می دهد. با مصرف نام تجاری مشترک ، زوج ها نام تجاری را در داستان “ما” گنجانیده و بعداً به احتمال زیاد از خدمات این آژانس استفاده می کنند.

Google/Snowdonia

نکات نوروئی:

  • مراحل را در نظر بگیرید: ما از یک برند با هم استفاده می کنیم(منظور یک زوج است) -> معنای “ما” را بیشتر با این برند مرتبط می کنیم (حتی بیشتر اگر با هم خوشحال باشیم) -> این برند را برای روابط خود مهمتر می دانیم (از آنجا که در حال حاضر بخشی از ما شده است) -> از برند تصویر بهتری داریم ، بیشتر دوست داریم ، و بیشتر می خواهیم آن را بخریم.
  • اگر کالایی متعلق به دسته کالاهای معمولی باشد ، ترویج مصرف مشترک آن با یک فرد محبوب می تواند به مطلوبتر شدن نگرش به برند کمک کند و اهداف و تمایلات خرید در زوج های متاهل را افزایش دهد.
  • اگر محصولی خاص است یا به دسته خدمات تعلق دارد ، در شرایط ویژه مصرف نام تجاری مشترک را برجسته کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.