در جامعه درمانی کاملاً مشهور است که اظهارات منفی دیگران می تواند احساس ارزشمند بودن ما را از بین ببرد. کودکان تمایل دارند که ارزیابی های منفی معلمان و والدینشان در مورد خود را باور کنند، و وقتی به طور منظم مورد انتقاد قرار می گیرند، نوعی خویشتن پنداری معیوب را در خود پرورش می دهند.
محققان به این نتیجه رسیده اند که برای داشتن یک رابطه سالم در طولانی مدت، لازم است نسبت نظرات مثبت به منفی حداقل پنج به یک باشد. به همین دلیل، باید یاد بگیریم تا اجازه ندهیم دیگران ما را تخریب کنند.
گاهی اوقات فردی که احساس ارزشمند بودن ما را از بین می برد، و توانایی های بالقوه ما را محدود می کند، خود ما هستیم.
بله، درست متوجه شدید! حرف زدن با خود، یا کلماتی که گفتگوی درونی ما هنگام فکر کردن از آن استفاده می کند، می تواند سطح استرس ما را افزایش دهد، پتانسیل های ما را محدود کرده، و تجربه ما را با یک قلم منفی رنگ آمیزی کند. در این قسمت برخی از دلایل دقیق تر برای علت وقوع این اتفاق آورده شده، که با استفاده از آن ها می توانید ذهن خود را تغییر دهید، و خودتخریبی را به تسلط بر نفس تبدیل کنید.
زبان نوع تجربه ما را تحت تاثیر قرار می دهد
اگرچه هنوز مشخص نیست که این اتفاق تا چه اندازه رخ می دهد، اما محققان متوجه شده اند که انواع کلماتی که ما استفاده می کنیم، می تواند انتظارات و حتی درک ما از واقعیت را تغییر دهد. به طور مثال:
- اگر در مورد شخصی به شما گفته شود که کار کردن با او همانند یک کابوس است، احتمالاً آن شخص را حوصله سر بر و ناامیدکننده تر از حالتی خواهید یافت که به شما گفته شود این فرد “خاص” یا “تا حدودی سخت گیر” است.
- اگر دندانپزشکتان به شما بگوید، “این دندان شما هنگام جراحی خیلی درد خواهد گرفت!”، احتمالاً یک روند دردناک تری را نسبت به حالتی که به شما بگوید “ممکن است کمی ناخوشایند باشد”، تجربه خواهید کرد.
- تحقیقات نشان داده افرادی که به زبان های مختلف صحبت می کنند، ممکن است برای توصیف یک مورد یکسان، بر اساس کلماتی که زبان مورد استفاده آن ها به کار می برد، آن را متفاوت ببینند.
به عنوان مثال، مطالعات نشان می دهد که زبان می تواند برداشت افراد را از رنگ ها تحت تأثیر قرار دهد. افرادی که به زبان خاصی صحبت می کنند و رنگ های آبی و سبز را به عنوان سایه های مختلفی از یک رنگ یکسان طبقه بندی می کنند، نسبت به افرادی که به زبان انگلیسی صحبت می کنند، کمتر قادر بودند تا تفاوت رنگ هایی را که بین آبی و سبز قرار دارند، تشخیص دهند. این عوامل بیشتر از سمت چپ مغز روی قسمت راست آن تأثیر می گذارند، اما این تأثیر کاملا واضح است.
همانطور که نگرش و کلمات مورد استفاده ما می تواند چگونگی درک و افکارمان را تغییر دهد، حرف زدن منفی با خود نیز می تواند میزان استرس ما را به روش های زیر تغییر دهد:
ذهنیت منفی تری از استرس خواهیم داشت
وقتی حرف زدن با خود منفی باشد، ممکن است همه چیز را استرس آورتر درک کنید. به عنوان مثال، وقتی به خود بگویید کاری دشوار یا ناعادلانه است، مقابله با آن استرس آورتر از این حالت خواهد بود که به خود بگویید “این کار همانند یک چالش یا حتی یک آزمون است.”
اگر حرف زدن با خود خوش بینانه باشد، می تواند مزایای بسیاری برای مدیریت استرس، افزایش بازدهی، و حتی مزایایی برای سلامتی فرد داشته باشد، که همگی مطابق تحقیقاتی به اثبات رسیده اند.
محدودیت فردی
اگر بگویید “من از عهده این کار بر نمی آیم”، به احتمال زیاد نمی توانید آن کار را با موفقیت به اتمام برسانید. این نتیجه به این دلیل است که ضمیر ناخودآگاه شما تمایل دارد تا افکاری را که می شنود، باور کند. شما می توانید توانایی های خود را با گفتن جملاتی مانند “نمی توانم”، “این کار خیلی سخت است”، یا “حتی نباید امتحانش کنم”، محدود کنید.
تفکر محدود
وقتی به خود بگویید که نمی توانید چیزی (یا برخی دیگر از افکار محدود کننده خود) را کنترل کنید، تصمیم می گیرید دست از گشتن به دنبال راه حل مناسب بردارید. به عنوان مثال، به تفاوت بین این حالت که به خود بگویید “نمی توانید از عهده کاری برآیید” و حالتی که از خودتان بپرسید “چگونه می توانم از عهده این کار برآیم”، توجه کنید. آیا فکر دوم احساس امیدواری بیشتری به شما نمی دهد؟ و خلاقیت بیشتری ایجاد نمی کند؟ حرف زدن منفی با خود تمایل دارد که یک پیش گویی خود محقق کننده انجام دهد. بدین معنا که شرایطی را ایجاد می کند که باعث می شود همان پیش گویی به حقیقت بپیوندد.
متوقف کردن افکار منفی، و ایجاد گفتگوی درونی همیشه مثبت می تواند استرس شما را کاهش داده، و شما را توانمند کند. به دنبال منابعی باشید که به شما کمک کند تا حرف زدن منفی با خود را به گفتگوی مثبت تبدیل کنید.
بیشتر بخوانید: تکنیک های ذهن آگاهی برای کاهش استرس
