چگونه از انجام کار بیش از حد جلوگیری کنیم

آیا احساس می کنید که کلی کار برای انجام دادن دارید، و همه این کارها واجب و ضروری هستند؟ با این حال احساس کم ارزش بودن می کنید، در موقعیت فعلی خودتان گیر کرده اید، و بین اولویت بندی کارها و بهزیستی خود مردد هستید؟ شاید شما بیش از حد توان خود کار می کنید.

زلیخا، به عنوان معاون اول امور مالی در صدر لیست مدیران سازمان یافنه و قابل اطمینان است. او قبلا عادت داشت در طول روز به ایمیل های خود پاسخ دهد، لیست روزانه کارهای خود را چک کند، هر زمان که اعضای گروه به وی احتیاج داشتند، در آن جا حاضر می شد، و مدت هاست که در زمینه خود متخصص است.

مشکل کار چه بود

زلیخا دو سال بیشتر از بقیه همکاران خود برای مسئولیت یکسانی زحمت کشیده بود. رئیس او می دانست که کاملا به او نیاز دارد، اما هیچ گاه در مورد یک موقعیت شغلی حرفه ای و عمیق با وی گفتگو نکرده بود. همکارانش به او احترام می گذاشتند، اما او را وارد گفتگوهای استراتژیک خود نمی کردند. در عوض،  برای حل بحران در دقیقه آخر به دنبال او بودند.

زلیخا همیشه مسئولیت بیشتری نسبت به سایرین داشت، و زحمت زیادی می کشید. زیرا دیگران می دانستند که فارغ از میزان سختی کار، او این کار را انجام خواهد داد. او هفت روز هفته را بی وقفه کار می کرد. روابط خود در خانه را فراموش کرده بود، ورزش کردن را به وقت دیگری موکول می کرد، و در نتیجه هر سال چند کیلوگرم به وزن او اضافه می شد. زلیخا احساس خستگی زیادی می کرد، و به خاطر کار بیش از حد تصمیم داشت از کار خود انصراف دهد.

سرانجام، او در مورد وضعیت خود با رئیس گفتگو کرد. رئیس از ایده کم کردن مسئولیت های او در بعضی از کارها حمایت کرد. بنابراین زلیخا برای جلوگیری از کار بیش از حد، در مورد یک مسیر استراتژیک تر و سالم تر برای داشتن یک زندگی با کیفیت تر اندیشید.

اگر فکر می کنید این شرایط شبیه به وضعیت شما است، شاید در مورد شما مشکل موقعیت تان یا همکاران شما نباشد، اما در مورد اینکه آیا کاری که انجام می دهید، در مسیر درستی قرار دارد یا نه، مردد هستید.  همه پروژه ها یا کارهایی که انجام می دهید، به ویژه آن دسته از کارهایی که دیگران از شما می خواهند، نیاز به توجه فوری شما، یا صرف تمام انرژی برای آن دارد. باید در ابتدا ارزیابی کنید که آیا صرف وقت و انرژی برای آن، کار صحیحی است یا نه.

مراجعه کنندگان به روانشناس، مانند زلیخا، از شش سئوال زیر استفاده می کنند تا بدانند که آیا همه کارهایی که در برنامه روزانه خود قرار داده اند، واقعا باید انجام شود یا آن ها کار بیش از حد انجام می دهند.

  • چرا انجام این کار ضروری است؟

زلیخا به طور تعجب آوری متوجه شد که یک چهارم از کارهای موجود در فهرست کارهای روزانه وی دلیل معناداری نداشتند. این کارها برای ادامه کارهای دیگر ضروری و در اولویت نبودند. به طور مثال، می توانست کارهایی مانند به روزرسانی که فقط یک ایمیل هفتگی برای آن کافی بود، محدود کند.

در واقع، با فهمیدن علت انجام کارها می توانید مطمئن شوید که کارهای ضروری و مهم تان در اولویت قرار گرفته اند. در حالی که موارد غیرضروری حذف شده اند، و دیگر کار بیش از حد انجام نمی دهید.

  • آیا این کار با برنامه زمانی من متناسب است؟

برای با ارزش ترین منابع خود یک پورتفو تعریف کنید: وقتتان. زلیخا فعالیت های اصلی خود را به هفت دسته تقسیم بندی کرد: مدیریت تیم خود، کنترل، پیگیری پنج پروژه برتر، ایجاد چشم انداز برای حمایت از رشد تجاری، حمایت از مشتریان اصلی، حضور در دو کنفرانس سالانه، و ایمیل ها. سپس توزیع درصد ایده آل برای این دسته ها را تعیین کرد. وی وقت لازم برای هر کدام از آن ها را تنظیم کرد، و هدف های خود را برای رسیدن به آن ها معین کرد.

زلیخا متوجه شد که باید در گذراندن وقت برای ایمیل ها محتاط تر باشد، اولویت های پایین تر را رد کند، و وقت بیشتری را برای آنچه که حتما باید انجام شود، اختصاص دهد.

بنابراین باید استراتژیک باشید، و جهت گیری واضحی داشته باشید. با ایجاد یک زمان بندی برای دسته های کاری بزرگ، در مورد مسئولیت های خود هوشیارتر بوده، و از انجام کار بیش از حد جلوگیری خواهید کرد.

مقالات مرتبط: بلوک بندی زمانی در طول روز برای افزایش بازدهی

  • اگر این کار در طول یک ماه بعدی انجام نشود، چه اتفاقی می افتد؟

 زلیخا از تکمیل موارد عملی احساس رضایت زیادی داشت. او حتی مورد جدیدی به نام قسمت کارهای تکمیل شده به لیست خود اضافه کرد، تا احساس خوبی در خود ایجاد کند. اما یک ماه پس از اتمام این کار، آیا باز هم از فکر کردن در مورد آن لذت خواهد برد؟ مشخص شد که نه تنها خود زلیخا، بلکه همکارانش نیز تأثیر بسیاری از این کارها را حتی چند روز پس از اتمام آن نیز، به یاد نمی آورند.

پیش از اینکه انجام کاری را قبول کنید، تأثیرات آن را بر خود، ذی نفعان، و شغل خود تجسم کنید. شاید از تلاش های بسیار برای اموری که به سادگی فراموش می شوند، و در نتیجه از کار بیش از حد، دست بردارید.

  • چه کسانی خواهان انجام این کار هستند، و شخص مناسب برای انجام این کار کیست؟

 زلیخا اولین نفر برای پاسخ به ایمیل ها بود. او متوجه شد که وقتی همکاران او می خواستند کاری انجام شود، یک نگاه اجمالی به او، باعث می شد تا او برای انجام آن کار داوطلب شود.

نه تنها از خودتان بپرسید که چه کسانی قادر هستند این کار را انجام دهند، بلکه به این مورد نیز فکر کنید که چه کسی شخص مناسب برای تقبل این مسئولیت می باشد. سپس زمان خود را آزاد کنید، و اجازه دهید که هم گروهی های شما کارشان را به درستی انجام دهند، و شما هم کار بیش از حد توانتان انجام نخواهید داد.

Google Images/ Exhausted young businessman
  • چقدر برای کاری بیش از آنچه که واقعا ارزش دارد، اهمیت قائل می شوید؟

 یکی از همکاران زلیخا از او خواست تا با خواهرزاده او گفتگویی در مورد کار داشته باشد. زلیخا دو بار با او قرار ملاقات گذاشت. و نهایتا احساس کرد نسبت به خواهرزاده همکارش در او احساس مسئولیت ایجاد می شود، در حالی که این موضوع برای خود آن فرد اهمیت زیادی نداشت.

فرضیات خود را درباره سرعت و اهمیت یک کار ارزیابی کنید. جایی که واقعا به شما مربوط است، مسئولیت پذیر باشید، و بر کارهایی که واقعا  بر عهده شماست، تمرکز کنید. حتی اگر این کارها خارج از محیط کاری شما باشند.

  • چه چیزهایی به خودتان می گویید؟

زلیخا با خود فکر می کرد که اگر همه کارها را انجام ندهد، دیگران در مورد او فکرهای منفی خواهند کرد: “افراد فکر می کنند که من فرد بی ادبی هستم.” یا “حالا من از نظر آن ها ناتوان و ضعیف خواهم بود.”

زلیخا توجه و وسواس خود را نسبت به کارهای کوچکی که قبلا بر عهده می گرفت، کنار گذاشت. و به کارهای مهمی پرداخت که در ارتباط با شغلی بود که برای آن استخدام شده بود. او حالا هم در شغل خود و هم در محیط خانه زندگی شادتر و سالم تری دارد.کار زیاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.