آیا شکل بسته بندی محصول با وضعیت برند برابر است؟

اصل نورومارکتینگ:
شکل بسته بندی ، دسته بندی وضعیت برند و انتخاب برند را به شما اطلاع می دهد

کاربرد:
طراحی بسته می تواند ابزاری برای ساده سازی و تسریع نحوه طبقه بندی و انتخاب برندها و محصولات توسط مصرف کنندگان باشد.

وضعیت یک شخص را چگونه قضاوت می کنید؟ آیا به لباسهای او نگاه می کنید؟ یا داشته های آنها؟

طبق نظریه Shape-SES ، بیشتر افراد تمایل دارند که وضعیت اجتماعی-اقتصادی شخص را از شکل بدن او استنباط کنند. و این امر در مورد محصولات و اشکال آنها نیز صادق است!

بنابراین ، شما چه نوع شکل بسته بندی را لوکس می دانید؟ یا شما چه کالایی را با کیفیت بالا توصیف می کنید؟

مقاله ای که اخیراً منتشر شده نشان می دهد شکل بسته بندی بر نحوه طبقه بندی محصولات و قضاوت در مورد وضعیت برندها تأثیر می گذارد.

آیا می خواهید درباره چگونگی استفاده از بسته بندی محصول برای تداعی نام برند در ذهن مصرف کننده بیشتر بدانید؟ به خواندن ادامه دهید!

آیا شکل بسته بندی محصول با وضعیت نام برند برابر است؟

حق با توماس هاین بود زمانی که گفت:

“در طی 30 دقیقه ای که شما به یک سفر متوسط به سوپرمارکت اختصاص می دهید ، حدود 30،000 محصول مختلف برای جلب توجه شما در رقابت هستند و در نهایت شما ترغیب میکنند که قول و وعده های محصول را باور کنید. هنگامی که در باز می شود ، به طور خودکار ، قبل از خودتان ، به عرصه ای وارد می شوید که احساسات و اشتهای شما در آن بازی می کنند و پیاده روی در راهرو یک تمرین برای تعریف خود است. ….. اما بسته بندی نیز برای خریدار مفید است. این ابزاری برای ساده سازی و سرعت بخشیدن به تصمیمات است. “

با این مشاهده ، هاین سه اصل بازاریابی را تأیید می کند:

  • اول ، تعداد زیادی از محصولات وجود دارد که مصرف کننده باید در مدت زمان نسبتاً کوتاهی از زمان خرید ، آنها را انتخاب کند.
  • دوم ، انتخاب یک “تمرین در تعریف خود” است که در آن یک مصرف کننده محیط را اسکن می کند و تلاش می کند محصولات را “همونی که میخوام” و “به دردم نمیخوره” طبقه بندی کند تا گزینه های موجود را به یک مجموعه مناسب انتخاب کند.
  • سوم ، طراحی بسته می تواند ابزاری برای ساده سازی و تسریع نحوه طبقه بندی و انتخاب برندها و محصولات توسط مصرف کنندگان باشد.

بسته بندی محصولات نقش بسیار حیاتی در تصمیم گیری مصرف کننده دارد. اما ، آیا شکل بسته بندی در چگونگی طبقه بندی (لوکس یا گران قیمت در برابر انبوه یا پایین رده) و انتخاب برندها در هر زمان که با گزینه های بی شماری روبرو هستند ، نقشی دارد؟

طبقه بندی وضعیت برند

با این وجود ، در صورت عدم وجود نشانه های دیگری که وضعیت برند را نشان می دهد – مانند قیمت ، نام برندو خرده فروش ، مصرف کنندگان چگونه وضعیت برند محصولات مختلف را استنباط می کنند؟

در این مقاله ، این دیدگاه را اتخاذ می کنیم که در یک بازار شلوغ ، مصرف کننده متأثر از زمان به “ارزش ویژه بصری” یک برند متکی است به عنوان نشانه ای که از آن می تواند وضعیت برند را تشخیص دهد و آن را از سایر برندهای قفسه متمایز کند.

علاوه بر این، ما شکل بسته را به عنوان یک ویژگی بصری پیشنهاد می دهیم که به مصرف کنندگان کمک می کند برندها را در رده بالا در مقابل رده پایین طبقه بندی کنند ، بنابراین به عنوان نشانه طبقه بندی وضعیت برند عمل می کند.

بنابراین ، ما به شکل بسته به عنوان نشانه ای نگاه می کنیم که مصرف کنندگان به آن اعتماد می کنند و یک محصول را به عنوان وضعیت بالا یا پایین طبقه بندی می کنند.

تئوری اثر محیط

رنظریه غیر روحانی یا باور غیرعلنی ، توضیح این واقعیت است که مصرف کنندگان برای درک مردم و محیط آنها استفاده می کنند. نظریه های محیط از طریق تجربه شخصی و مشاهده محیط یا نشانه های محیطی در زندگی روزمره شکل می گیرد.

غذای بیرون بر را به عنوان مثال در نظر بگیرید. مصرف کنندگان این اعتقاد را دارند که غذاهای سالم گران هستند و خوش طعم نیستند (“ناسالم = خوشمزه”). این باور منجر به تأثیر منفی در درک سلامت یک ماده غذایی بر سلیقه مورد قضاوت آن می شود. همچنین هنگام ارزیابی مواد غذایی ، مصرف کنندگان از اطلاعات بهداشتی برای استنباط قیمت با روشی منطبق بر این تصور که غذاهای سالم گران هستند ، استفاده می کنند.

این یک نمونه معمول از چگونگی هدایت نظریه های غیرمستقیم برای تصمیم گیری ما است.

نظریه های محیط در همه جا وجود دارد و به نظر می رسد بازاریابی از این قاعده مستثنی نیست. به نظر می رسد که مصرف کنندگان ما نیز راهی برای طبقه بندی و انتخاب برندها بر اساس شکل محصول دارند. این اتفاقاً ربطی به تأثیر روانشناختی دارد که به عنوان “تئوری Lay-SES” شناخته می شود.

شکل SES تئوری محیط

نظریه Shape-SES در مورد ارتباط بین شکل بدن فرد و وضعیت اقتصادی اجتماعی وی است. این نظریه محیطی با مشاهدات رایج مبنی بر اینکه قد بلندتر و BMI پایین تر (معیاری از وزن به قد) با SES بالاتر (وضعیت اقتصادی – اجتماعی) به ویژه در کشورهای پیشرفته مرتبط است ، شکل گرفت.

SES بالاتر (وضعیت اقتصادی اجتماعی) به دلیل داشتن استانداردهای بالاتر تغذیه در کودکی ، قد بلندتری دارد. در عین حال ، افراد بلند قد اغلب درآمد متوسط بیشتری دارند که این امر ناشی از سلامتی بهتر ، عزت نفس بالاتر ، سلطه اجتماعی بالاتر و هوش برتر است که با قد و قامت آنها همراه است.

در BMI ، افراد با SES بالاتر معمولاً BMI کمتری دارند زیرا آنها توجه بیشتری به مسائل چاقی دارند و دسترسی بیشتری به مواد غذایی و منابع سلامتی مانند امکانات ورزشی ، باشگاه های بدنسازی و مسیرهای پیاده روی یا دوچرخه سواری دارند. BMI بالا همچنین ممکن است باعث ایجاد تعصب ، انگ و تبعیض شود ، همه اینها دسترسی به SES بالا را محدود می کند.

بر اساس چنین مشاهداتی در مورد ارتباط بین شکل بدن و SES یا تجربیات شخصی ، ممکن است مصرف کنندگان یک نظریه Lay-SES شکل دهند.

یاداوری خاطرات گذشته یا نوستالژی چگونه باعث افزایش فروش میشود؟ در این مقاله بخوانید

رسانه ها همچنین نقشی محوری در شکل گیری ارتباط بین فرم بدن و SES دارند. به عنوان مثال ، مدل های زن و افراد سلبریتی در مجلات مشهور بلندتر و لاغرتر از یک زن متوسط هستند. علاوه بر این ، بسیاری از مقالات آنلاین و پست های وبلاگ ، ایده آل عمومی قد بلند و لاغر را با تناسب اندام و موفقیت برابر می دانند. بنابراین ، قرار گرفتن در معرض پوشش رسانه ای اعتقاد به نظریه Shape-SES را افزایش می دهد.

به طور خلاصه ، مشاهدات و تجارب شخصی همراه با مواجهه با رسانه ها به شکل گیری و تثبیت نظریه محیطی Shape-SES کمک می کند – این باور که افراد لاغر و قدبلند به احتمال زیاد اعضای یک طبقه اجتماعی بالاتر نسبت به افراد کوتاه قد و سنگین هستند.

بنابراین چگونه مصرف کنندگان می توانند این نظریه محیطی را از مشاهدات بین فردی به ادراک برند منتقل کرده و از آن برای قضاوت در مورد وضعیت برند کالا استفاده کنند؟

تأثیر نظریه محیطی Shape-SES در طبقه بندی وضعیت برند

کاملاً ثابت شده است که مصرف کنندگان اطلاعات مربوط به کالای گمشده را استنباط می کنند ، یعنی بدون توجه به درست بودن یا نبودن نظریه ها ، خلاهایی را که بر اساس تئوری های موجود در اختیار دارند ، پر می کنند.

به عنوان مثال ، هنگامی که از آنها خواسته می شود در مورد دوام دوربین نتیجه گیری کنند ، مصرف کنندگان به این شهود وابسته می شوند که دوام و ضمانت با یکدیگر مرتبط هستند و بنابراین دوام را بر اساس درجه گارانتی دوربین ارزیابی می کنند.

در صورت عدم وجود نشانه های دیگری که وضعیت برند را نشان می دهد (به عنوان مثال قیمت ، برند و خرده فروش) یا هنگامی که مصرف کنندگان به دنبال اطلاعات هستند و باید به یک روش ابتکاری موجود اعتماد کنند ، آنها از شکل بسته برای استنباط وضعیت برند استفاده می کنند و یک محصول را به عنوان یک محصول سطح بالا یا یک محصول کم قیمت دسته بندی می کنند.

بنابراین ، محصولی در یک بسته بلند و باریک به احتمال زیاد در مقایسه با محصولی در یک بسته کوتاه و عریض که همان مقدار محصول را در خود جای داده باشد ، در دسته کالاهای سطح بالا (وضعیت نام تجاری بالا) دسته بندی می شود.

هنگامی که مصرف کنندگان نظریه Lay-SES را به شدت رعایت می کنند ، در مقایسه با کالاهای موجود در یک بسته کوتاه و گسترده ، محصولی در یک بسته بلند و باریک به احتمال زیاد به عنوان یک محصول رده بالا (که نشان دهنده وضعیت نام تجاری بالا است) درک می شود. با این حال ، اگر تئوری وضع Shape-SES به شدت توسط مصرف کنندگان رعایت نشود ، اثر ضعیف می شود.

در زمینه خرید که وضعیت برند در آن خرید اولویت اصلی است ، مصرف کنندگان به احتمال زیاد برند ارائه شده در یک بسته بلند و باریک را انتخاب می کنند تا برند ارائه شده در یک بسته کوتاه و گسترده.

پیامدها برای مدیران برند و خرده فروشی

یافته های این تحقیق هم برای مدیران برند و هم برای خرده فروشی نتایج عملی ایجاد می کند.

مدیران برند می توانند از شکل بسته به عنوان یک نشانه تصویری استراتژیک برای کمک به تداعی برند خود در ذهن مصرف کننده به عنوان یک برند گران قیمت یا سطح پایین استفاده کنند ، در اینکه آیا به مجموعه انتخاب های مصرف کننده وارد می شود یا نه و در نهایت تعیین انتخاب تأثیر می گذارند.

به عنوان مثال ، زمانی که خمیر دندان کرست از شرکت Procter & Gamble’s تصمیم به تولید یک محصول سفید کننده برتر در سال 2003 گرفت ، در نظر بگیرید. طراحان بسته بندی یک جعبه خمیردندان افقی طراحی نکردند بلکه در عوض یک بسته بندی عمودی “برای انتقال مفهوم محصول پریمیوم” ایجاد کردند. به گفته IRI ، یک شرکت تحقیقات بازار آمریکایی ، به لطف بسته جدید ، فروش خمیر دندان Crest در سال 2005 پنج درصد افزایش یافت ، در حالی که فروش رقیب آن Colgate شش درصد کاهش یافت.

این مثال اهمیت شکل بسته را در برقراری ارتباط با تصویر برند و تأثیر بر انتخاب مصرف کننده نشان می دهد.

از طرف دیگر ، مدیران خرده فروشی باید هنگام تصمیم گیری در مورد کالاهای موجود در انبار ، شکل بسته را در نظر بگیرند. یک بسته بلند و باریک عمدتا نسبت به یک بسته کوتاه و عریض ، درک از وضعیت برند بالاتر را ایجاد می کند.

بنابراین ، خرده فروشان در بازارهای سطح بالا می توانند محصولات بیشتری را در بسته های بلند و باریک برای برقراری ارتباط و تقویت موقعیت خود انبار کنند. همچنین نشان دادن این محصولات در ویترین مغازه های آنها بسیار مهم است زیرا مصرف کنندگان عبوری ممکن است براساس کالاهای نمایش داده شده وضعیت را قضاوت کنند.

از طرف دیگر ، خرده فروشان در بازار سطح پایین تصمیمات پیچیده تری دارند. آیا آنها باید محصولات بیشتری را در بسته های کوتاه و گسترده ذخیره کنند؟ از یک طرف ، مشتریانی که از موقعیت اقتصادی خرده فروش آگاه هستند (سطح پایین) ممکن است هنوز کالایی را که تصور می کنند دارای برند بالایی است ترجیح دهند نسبت به کالایی که دارای مارک تجاری پایین است ،با اینکه همه موارد دیگر برابر هستند.

از طرف دیگر ، برای مصرف کنندگان جدید که اطلاعات کمی در مورد خرده فروش دارند ، وضعیت برند با درک بالا ممکن است منجر به برآورد زیاد قیمت محصول شود و مصرف کنندگان حساس به قیمت را از این طریق دور کند.

اکنون به خاطر مصرف کنندگان جدیدی که از موقعیت اقتصادی خرده فروش آگاهی ندارند ، بهتر است محصولات (در ویترین مغازه ها) را در بسته های کوتاه به نمایش بگذارند. این می تواند به عنوان یک طعمه خدمت کند ، و خریدار حساس به قیمت را به داخل فروشگاه سوق دهد. بنابراین ، نشان دادن درک روشنی در مورد موقعیت اقتصادی آنها.

نکات نوروئی

  • شکل بسته بندی می تواند ابزاری برای ساده سازی و تسریع نحوه طبقه بندی و انتخاب برندها و محصولات توسط مصرف کنندگان باشد.
  • وقتی قیمت مسئله ای نیست ، مشتریان به احتمال زیاد محصولاتی را در بسته های بلند و باریک خریداری می کنند.
  • خرده فروشان سطح بالا می توانند با نمایش محصولات در بسته بندی های بلند و باریک ، موقعیت خود را در بازار ارتقا دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.