اگرچه زندگی در ذهن ما می تواند طاقت فرسا باشد، اما پس از یادگیری و اجرای تکنیک هایی که به آرامش ذهن بی قرار ما کمک می کند، ممکن است احساس کنترل بسیار بیشتری داشته باشیم. در این مقاله روش هایی که استقاده از آن ها منجر به ایجاد افکار روزانه مثبت می شود، ارائه شده است.
1دست به کار شوید، هر کاری!
اگر بدانیم که در ذهن خود تمایل به زندگی کردن داریم، پس گاهی اوقات برداشتن کوچکترین قدم به جلو می تواند برای آرام کردن افکار، نگرانی ها و اضطراب های ما کافی باشد.
ماندن و در جا زدن در ناحیه نشخوار ذهنی منجر به تعلل، کمال گرایی، احساس گناه، سندرم ایمپاستر یا اعتقاد بر این می شود که ما قادر به انجام کاری نیستیم. اما هر اقدامی اغلب ما را از این ناحیه خارج می کند. عمل از بسیاری جهات، پادزهر ذهن مشغول است. وقتی تمرکز ما از افکار خودکارمان دور باشد، می توانیم تمرکز، عشق، صبر و خلاقیت بیشتری را به چیزهای مهم تر اختصاص دهیم. هرچه بیشتر به این عمل کردن دسترسی داشته باشیم، فضای کمتری برای تصور افکار منفی خواهیم داشت.
2سعی کنید نسبت به افکار خود آگاه تر باشید
برای آرامش ذهن خود از فضای آن محافظت کنید و به جایی که انرژی ذهنی خود را متمرکز می کنید، توجه کنید. مرزهای مشخصی برای بهزیستی عاطفی خود تعیین کنید. وقتی ما افکار صحیح را به طور آگاهانه و هدفمند انتخاب نمی کنیم، منفی نگری می تواند به سرعت به واقعیت ما تبدیل شود، و ما شروع به جذب سناریوهای مرتبط با افکار منفی خود می کنیم.
3افکار به درد نخور را بیرون بریزید!
فقط به این دلیل که یک فکر در سر شماست، به این معنی نیست که باید آن را باور کنید. هر روز آگاهانه تلاش کنید تا مغز خود را به یک فکر خنثی برگردانید و از جذب شدن توسط افکار منفی جلوگیری کنید. صبح ها، قبل از اینکه تلفن خود را چک کنید، پنج دقیقه وقت بگذارید تا مدیتیشن یا تمرین نفس کشیدن را انجام دهید، و واکنش پذیری خود را کاهش دهید. در هر حال، اجازه ندهید یک داستان منفی شما را از مسیر خارج کند و موفقیت شما را محدود کند.
4به عوامل محرک خود توجه کنید
برای خودتان مرزهای ذهنی ایجاد کنید تا بتوانید از خود در برابر برخی از افکار یا عقایدی که در جهت منافع شما نیستند، محافظت کنید. برنامه های تلویزیونی یا کانال هایی که تماشا می کنیم، پادکست هایی که انتخاب می کنیم، افرادی که با آن ها درگیر می شویم و کتاب هایی که می خوانیم، همه می توانند خودباوری ما را متأثر کنند. این عوامل برای ایجاد یک حلقه بازخورد برای مغز ما با هم ترکیب می شوند، و حتی قابلیت این را دارند که آرامش ذهن مان را بر هم زنند، و نشخوارهای ذهنی ما را ترسناک تر هم کنند.
به فعالیت ها و افرادی که با ارزش های شما همسو هستند و به آرامش درونی تان کمک می کنند توجه کنید. فقط مجذوب چیزهایی که انرژی مثبت، عمل و تغییر ایجاد می کنند، شوید. اگر چیزهای دیگر باعث ایجاد وحشت در شما می شوند، آن ها را تحلیل کنید و ببینید که آیا به نفع شما هستند، یا باعث شرمندگی شما می شوند.
5به آنچه که باعث می شود احساس بهترین بودن کنید، متعهد بمانید
چه چیزی باعث می شود احساس خوبی داشته باشید؟ چه چیزی روز شما را بهتر می کند؟ فارغ از اینکه کلاس یوگا، آوازخوانی، آشپزی، ورزش، رقص یا گپ زدن با دوستان باشد، سعی کنید یکی از عناصر شادی آور را در روز خود بگنجانید، تا ذهن شما در وضعیت مثبت تری بماند.
اگر قادر به انجام یک فعالیت خوب نیستید، عمیقاً فکر کنید که تا بفهمید جاذبه یا دافعه از کجا ناشی می شود، و چه زمینه هایی از زندگی شما قابل تنظیم هستند.
6مقاومت همیشه راه حل نیست
نحوه عملکرد مغز خود را بپذیرید. تلاش برای پایان دادن به افکار خود هرگز موثر نخواهد بود. این مقاومت اغلب همراه با درگیری های داخلی و اضطراب است. با درک بیشتر مغزمان، خود را قادر می سازیم که هر روز فکرهای آگاهانه و همسو داشته باشیم.
تکنیک های آزادی عاطفی را امتحان کنید، که به مغز کمک می کند تا از حالت جنگ یا گریز خارج شود، و در عوض سیستم عصبی پاراسمپاتیک را که با آرامش و کاهش استرس همراه است، فعال می کند. همچنین استفاده از فرصتی برای مکث و نفس کشیدن آگاهانه و همچنین مدیتیشن و آگاهی از افکار خود بدون هیچ قضاوتی، می تواند در آرامش ذهن ما شگفتی ایجاد کند.
7به بدن خود استراحت دهید
تکنیک های تمرینی قدرتمند به بدن و ذهن اجازه می دهد تا به طور همزمان استراحت کنند و حضور بیشتری پیدا کند. می توانید برای تنظیم مجدد و منظم کردن احساسات خود، هر چند بار که نیاز دارید این تمرینات انجام دهید.
تکان دادن بدن و به طور کلی هر نوع حرکت بدنی که شخصا از آن ها لذت می برید، برای جلوگیری از بیش از حد فکر کردن در مغز مفید هستند.
8به بی قراری خود توجه کنید
آیا بی قراری درونی شما می خواهد چیزی به شما بگوید؟ آیا افکار و نگرانی های شما از الگویی پیروی می کند؟ آن ها را به آرامی تغییر دهید. یادگیری اینکه با افکار خود بنشینید و با شهود خود ارتباط برقرار کنید، می تواند ارزشمند باشد. حساسیت بیش از حد و بی نظمی عاطفی ممکن است گاهی اوقات ما را از مسیر خود خارج کرده و دچار تردید در خود کند. به همین دلیل آموزش مهارت شناختن احساس درست یا غلط بودن چیزی مهم است.
9شوخ طبعی می تواند موثر باشد
خندیدن می تواند ابزاری قدرتمند در جهت دلسوزی و مهربانی با خود باشد. احساس شوخ طبعی، ضمن ایجاد اشتراک و بهم پیوستگی، از سنگینی وضعیت می کاهد. شوخ طبعی و سبک بالی را با پذیرفتن حقیقت خود، یادگیری پذیرش احساس آسیب پذیری و صحبت با صداقت پرورش دهید.
بیشتر بخوانید: تئوری ذهن و اوتیسم