8 نکته کاربردی برای مدیریت بازاریابی

مدیریت یک تیم بازاریابی ممکن است دشوار باشد. همچنین می تواند پاداش آورترین جنبه شغلی شما باشد. هنگامی که شما برای مدیریت بازاریابی جستجو می کنید ، انواع اطلاعات مربوط به آنچه بازاریاب ها انجام می دهند – نظریه ها ، ابزارها و چارچوب های مورد استفاده در زمینه بازاریابی – را به دست می آورید. یافتن اطلاعات در مورد هدایت یک تیم بازاریابی بسیار دشوارتر است.

مدیر بازاریابی چه کاری انجام می دهد؟

شما به عنوان یک مدیر بازاریابی بر تبلیغ و فروش محصولات ، خدمات یا ایده های ارائه شده توسط یک تجارت نظارت خواهید داشت. این وظیفه شماست که با تجزیه و تحلیل داده های بازاریابی و استفاده از یافته های خود در مورد قیمت های مطلوب محصول خود سود کسب و کار خود را افزایش دهید. با کار با فروش ، روابط عمومی و کارکنان توسعه محصول ، تلاش خواهید کرد جذاب ترین کمپین های ممکن را برای محصول یا خدمات خود بر اساس روند بازار ایجاد کنید.

مدیریت بازاریابی ساده نیست و این را کسانی که مدیر بازاریابی هستند خوب میدانند.همه نگاهشان به شماست که چگونه ایده های تبلیغاتی و فروش خودتان را ارائه میدهید و در نهایت چگونه یک تیم قوی برای بازاریابی و فروش را تربیت میکنید.این جاییست که شما باید نشان دهید چند مرده حلاجید،تعجبی ندارد در سازمانهای موفق حقوق یک مدیر بازاریابی حتی از حقوق مدیر عامل هم بیشتر است.

برای مدیریت افرادی که بازاریابی می کنند راهی وجود ندارد. و هنگامی که به انواع مختلف مدیران فکر می کنید پیچیده تر می شود: مدیریت افراد و مدیریت پروژه.

2 نوع رهبر تیم بازاریابی

به طور کلی ، در حرفه بازاریابی دو نوع رهبر یا مدیر وجود دارد. هر دو با هم کار می کنند تا مطمعن شوند کارها درست انجام میشود. بزرگترین تفاوت این است که یک مدیر “افراد” کسانی را مدیریت میکند که تحت نظارت مستقیم وی هستند. علاوه بر اینکه مسئول کار و نتایجی هستند که افراد تحت نظر مستقیم وی به آنها کمک می کند ، آنها همچنین مسئولیت انواع مسئولیت های انسانی مانند انجام یک روند بررسی منظم ، ارزیابی عملکرد و افزایش حقوق و تبلیغات را دارند. به دلیل آن رابطه گزارش دهی مستقیم ، کارمندان (به طور کلی) باید آنچه رئیسشان از آنها می خواهد را دنبال کنند.

پروفایل مشتری چیست و چگونه ساخته میشود؟ در این مقاله بیشتر بخوانید

نوع دیگر مدیر که به عنوان مدیر «پروژه» شناخته می شود ، با افرادی کار می کند که مستقیماً به آنها گزارش نمی دهند. در عوض ، یک رابطه گزارش دهی نقطه ای وجود دارد که در آن آنها مسئول آنچه یک عضو تیم تولید می کند بدون هیچ مسئولیت منابع انسانی است. یک شکایت مشترک از سوی مدیران پروژه این است که درخواست های آنها وزنی برابر با یک رابطه گزارشگری مستقیم ندارد. بدون “هویج و چماق” افزایش حقوق و ارزیابی عملکرد ، مدیر پروژه گاهی اوقات در توانایی خود برای ایجاد انگیزه در تیم خود و ارائه نتایج احساس محدودیت می کند.

نحوه مدیریت یک تیم بازاریابی از افرادی که مستقیم تحت نظارت شما هستند

اما در اینجا هشت نکته مدیریت وجود دارد که ممکن است به مدیران جدید و باتجربه بازاریابی کمک کند.

  • شما بعنوان مدیر افراد بهتر است با افراد کار کنید. به نظر واضح است ، اما من شخصاً بسیاری از مدیران را تجربه کرده ام که عنوان و حقوق اضافی ناشی از مسئولیت مدیریت را دوست دارند – آنها واقعاً تعامل با مردم را دوست ندارند.
  • نقش خود را به عنوان مدیر تیم تشخیص دهید و با آن راحت باشید. نقش شما این نیست که بهترین پست های وبلاگ را بنویسید ، بهترین ایده ها را بیاورید یا موفق ترین کمپین ها را ایجاد کنید. این به افراد شما امکان می دهد این کارها را با موفقیت انجام دهند.
  • به طور مداوم با ارزشهای سازمان خود رفتار کنید. چه بخواهید و چه نخواهید ، به عنوان مدیر شما الگوی سازمان هستید. زیردستهای مستقیم شما از شما پیروی می کنند. اگر ببینند شما با صبر و احترام با دیگران رفتار می کنید ، آنها نیز همین کار را می کنند. متأسفانه ، عکس العمل آن نیز صادق است و می تواند یک فضای شوم کار را ایجاد کند.
  • یک نمودار سازمانی ایجاد کنید و اطمینان حاصل کنید که همه اعضای تیم می دانند کجا در نمودار هستند. این یک عملکرد HR به نظر می رسد ، اما اینطور نیست. این یک مسئولیت رهبری است.
  • در مورد چگونگی ارتباط تیم با یکدیگر و با مشتریان واضح باشید. مشخص کنید کدام کانال ها استفاده می شوند ، چه کسی ایمیل ها را بررسی میکند و چه کسی مسئول ارائه گزارش است ، چگونه از سیستم عامل های پیام رسانی استفاده می کنید ، بقیه اعضای تیم را در جریان قرار دهید و غیره.
  • فرایندهای اساسی را که باعث جریان کار می شود ، مشخص کنید. این در مورد پیگیری سرنخها نیست. در عوض ، این در مورد ایجاد یک الگوی قابل پیش بینی و درک مشترک در مورد چگونگی انجام کار با کیفیت بالا است ، به طوری که افراد شما می توانند به طور مستقل فعالیت کنند و تجارت شما می تواند مقیاس بندی کند. از آنجا که بازاریابی یک تجارت پویا است ، جریان کار شما باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا ضمن حفظ کیفیت ، در برابر تغییرات مقاومت کند.
  • زحمتی که کارکنانتان برای کارشان کشیده اند را قدر بدانید. از آنها بخاطر آن تشکر کنید مطمئناً ، آنها به هر طریقی چک حقوقشان را دریافت می کنند. تشخیص اینکه کارمندانتان برای انجام کاری چه زحمتی کشیده اند انگیزه ای برای پیشرفت در دفعات بعدی است.
  • شکست خوردن را ایمن کنید. بازاریابی مملو از خطر است. برای اینکه دائماً نتایج و درآمد را به همراه داشته باشید ، تلاش های بازاریابی شما باید تازه و جدید باشد. و برای برخی از افراد ، این فضای راحتی برای کار نیست. به افراد خود برخی از حمایتها را بدهید ، مرتباً با آنها چک کنید ، به طور علنی تمجید کنید و به طور خصوصی انتقاد کنید. در پایان یک کار یا پروژه جدید ، یک جلسه کاری را برگزار کنید تا در مورد آنچه که خوب پیش رفته است و آنچه می تواند بهتر کار کند ، بحث کنید. با هم ، اقدامات خاصی را انجام دهید که اعضای تیم شما می تواند دفعه دیگر انجام دهد تا بهبود یابد.

به عنوان یک مدیر افراد، اگر کارها را به درستی انجام می دهید ، کار خود را نیز سخت تر می کنید. موفقیت برای یک مدیر منابع انسانی از جمله تماشای نحوه ارائه یک تیم فروش برای مشتری یا تسلط بر یک کار جدید ، ترفیع دادن آنها به یک نقش جدید یا حتی خداحافظی و آرزوی سلامتی برای آنها در حالی که شروع به کار جدیدی در جای دیگری می کنند . در هر صورت ، شما به طور مداوم مهارت های جدید ، مربیگری و الگوی رفتارهای جدید را آموزش می دهید تا افراد و شرکت شما موفق شوند.

نحوه مدیریت افرادی که بصورت غیرمستقیم تحت نظر مدیر کار میکنند

در اینجا نکاتی برای کمک به مدیران بازاریابی جدید و باتجربه وجود دارد که ارتباط مستقیمی با اعضای تیم خود ندارند.

  • به عنوان یک مدیر پروژه ، بهتر است از جزئیات لذت ببرید. مدیران پروژه موفق باید بتوانند تمام جزئیات را مستقیم حفظ کنند در حالی که هرگز هدف را فراموش نمی کنند.
  • قبل از تعیین کار با تیم صحبت کنید. حتی اگر مسئولیت ها برای شما واضح به نظر می رسند ، حتماً در مورد دیدگاه خود به طور جداگانه با هر یک از اعضای تیم صحبت کنید. دیدگاه خود را در مورد چگونگی نقش در پروژه ، محصولات قابل تحویل اصلی و نوع تاثیری که انتظار دارید آن شخص در آن نقش داشته باشد ، ارائه دهید.
  • تکلیف خود را انجام دهید. بله ، شما به اعضای تیم اعتماد دارید تا از نقش آنها مطلع شوید ، اما ، همانطور که پروژه پیش میرود، باید داده ها و وابستگی متقابل بین وظایف را درک کنید.
  • برخی از کارها را خودتان بر عهده بگیرید. بهترین راه برای جلب احترام شرکت در کارهای سنگین است. به عنوان یک مدیر پروژه ، با انجام برخی از کارها به اعضای تیم خود نشان دهید که از آنها حمایت می کنید.
  • همه را در جریان بگذارید. یک ضرب المثل تبلیغاتی قدیمی وجود دارد که چیزی شبیه به این را می گوید: “وقتی از گفتن چیزی خسته شده اید ، این زمانی است که مخاطبان شما تازه شروع به شنیدن آن می کنند” حتی اگر فکر می کنید همه در یک صفحه هستند ، دریغ نکنید که خودتان را تکرار کنید. از روشهای مختلف ارتباطی استفاده کنید ، برای اطمینان از آگاهی کل تیم به ارائه زمینه ادامه دهید. هیچ چیزی مانند اشتراک نامنظم اطلاعات ، اختلال عملکرد تیم را ایجاد نمی کند.
  • سریع بازخورد دهید. همانطور که پروژه پیش می رود ، باید برنامه ای را که تنظیم کرده اید دنبال کنید. این بیشتر در مورد رعایت ادب و احترام به هم تیمی هاست.
  • در جمع تحسین کنید ، بصورت خصوصی مدیریت کنید. هنگام تحسین موفقیت های تیم خود ، به همه افراد درون تیم اعتبار دهید و این کار را به صورت علنی انجام دهید. به ناچار ، مشکلی پیش خواهد آمد. این فرصتی است که شما می توانید با به اشتراک گذاشتن بازخورد صادقانه و مستقیم ، به گونه ای رهبری خود را نشان دهید که به اعضای تیم شما کمک کند از اشتباهات خود بیاموزند.

شما به عنوان یک مدیر پروژه فرصت ایجاد روابط بین سازمان را دارید. موفقیت فوری ممکن است شامل راه اندازی موفقیت آمیز یک محصول یا کمپین جدید باشد. اما تأثیرات طولانی تر مدیریت یک تیم متقابل عملکردی از جمله دید و پشتیبانی در کل سازمان وجود دارد که بسیار فراتر از قابل تحویل اولیه است.

آیا بازاریاب ها را مدیریت می کنید؟ آیا شما پروژه ها و اعضای تیم بین عملکردی را هدایت می کنید؟ اگر چنین است ، چه چیزی موثر تشخیص داده اید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.