چگونه تجارب زندگی انعطاف پذیری مغز را تغییر می دهد

انعطاف پذیری مغز که به آن انعطاف پذیری عصبی نیز می گویند، اصطلاحی است که به توانایی مغز در تغییر و انطباق در نتیجه تجارب زندگی اشاره دارد. هنگامی که گفته می شود مغز دارای خاصیت انعطاف پذیری است، بدین معنا نیست که مغز شبیه پلاستیک است. در واژه لاتین نورو به نورون ها، سلولهای عصبی که عناصر سازنده مغز و سیستم عصبی هستند، گفته می شود، و پلاستیسیتی به انعطاف پذیری مغز اشاره دارد.

انعطاف پذیری مغز به چه معناست

مغز انسان تقریباً از 86 میلیارد نورون تشکیل شده است. محققان در ابتدا معتقد بودند که نورون زایی یا ایجاد سلول های عصبی جدید، اندکی پس از تولد متوقف می شود. امروزه، محققان به این نتیجه رسیده اند که مغز از ظرفیت قابل توجهی برای سازماندهی مجدد مسیرها، ایجاد اتصالات جدید و حتی در برخی موارد، ایجاد نورون های جدید برخوردار است: مفهومی به نام انعطاف پذیری عصبی یا انعطاف پذیری مغز.

دو نوع انعطاف پذیری عصبی وجود دارد:

  • انعطاف پذیری عملکردی: توانایی مغز در انتقال عملکردها از ناحیه آسیب دیده مغز به مناطق آسیب دیده دیگر
  • انعطاف پذیری ساختاری: توانایی مغز در تغییر ساختار فیزیکی خود در نتیجه یادگیری

تاریخچه و تحقیقات

باورها و نظریه ها در مورد نحوه کار مغز طی سال ها به طور قابل توجهی تکامل یافته است. محققان در گذشته معتقد بودند که مغز “ثابت” است، در حالی که پیشرفت های مدرن نشان داده است که مغز انعطاف پذیر است.

نظریه های اولیه

تا دهه 1960 محققان بر این باور بودند که تغییرات در مغز فقط در دوران نوزادی و کودکی امکان پذیر است. تا اوایل بزرگسالی اعتقاد بر این بود که ساختار فیزیکی مغز غالبا دائمی است.

نورمن دويج در كتاب پيشگامانه خود با عنوان “مغزي كه خود را تغيير مي دهد: داستان های واقعی و شگفت انگیز از موفقیت های مغز بشر” پيشنهاد مي كند كه اين باور كه مغز قادر به تغيير نيست، اساساً از سه منبع عمده نشات گرفته است:

  • یک باور قدیمی که مغز تقریباً شبیه یک ماشین خارق العاده بود، توانایی حیرت انگیز کردن چیزهایی را دارد، اما هنوز توانایی رشد و تغییر ندارد.
  • عدم توانایی مشاهده واقعی فعالیت های میکروسکوپی مغز.
  • مشاهده افرادی که آسیب جدی مغزی متحمل شده اند، و اغلب قادر به بهبودی نیستند.

نظریه های مدرن

در دهه 1920 محققی به نام کارل لشلی شواهدی از تغییر در مسیرهای عصبی میمون های رزوس پیدا کرد. در دهه 1960، محققان شروع به کشف مواردی کردند که در آن افراد مسنی که دچار سکته های مغزی عظیم شده بودند، می توانستند عملکرد خود را بازیابند، و این نشان داد که مغز بیش از آنچه تصور می شد قابل انعطاف بود. محققان مدرن همچنین شواهدی پیدا کرده اند که نشان می دهد مغز در اثر آسیب قادر به بازسازی مجدد است.

تحقیقات مدرن نشان داده است که مغز به منظور ایجاد سازگاری با تجربیات جدید، یادگیری اطلاعات جدید و ایجاد خاطرات جدید، به ایجاد مسیرهای عصبی جدید و تغییر مسیرهای موجود ادامه می دهد.

به لطف پیشرفت های مدرن در فناوری، محققان قادرند نگاهی بیش از پیش به عملکردهای داخلی مغز داشته باشند. با شکوفایی مطالعه علوم اعصاب مدرن، محققان نشان دادند که افراد به توانایی های ذهنی بدو تولد خود محدود نیستند، و مغزهای آسیب دیده اغلب قادر به تغییر قابل توجهی هستند.

انعطاف پذیری مغز چگونه عمل می کند

چند سال اول زندگی کودک، دوران رشد سریع مغز اوست. هنگام تولد، هر نورون در قشر مخ حدودا 2500 سیناپس دارد. در سه سالگی، این تعداد به 15000 سیناپس در هر نورون رسیده است.

با این حال، به طور متوسط بزرگسالان تقریباً نیمی از این تعداد سیناپس را دارند. چرا؟ زیرا هرچه تجربیات جدیدی کسب می کنیم، برخی از ارتباطات تقویت می شوند، و برخی دیگر از بین می روند. این فرآیند به هرس سیناپسی معروف است.

نورون هایی که به طور مکرر مورد استفاده قرار می گیرند، اتصالات قوی تری ایجاد می کنند، و آن هایی که به ندرت استفاده می شوند یا هرگز استفاده نمی شوند، در نهایت می میرند.

با ایجاد اتصالات جدید و هرس کردن اتصالات ضعیف، مغز قادر به سازگاری با محیط در حال تغییر است.

خصوصیات کلیدی

تعدادی از مشخصه های تعیین کننده انعطاف پذیری مغز وجود دارند.

انعطاف پذیری مغز
Google Images/ Brain Plasticity

نقش سن و محیط

در حالی که انعطاف پذیری مغز در طول زندگی رخ می دهد، انواع خاصی از تغییرات در سنین خاصی از زندگی بیشتر هستند. به عنوان مثال، مغز نابالغ در سال های اولیه زندگی تغییر زیادی می کند. به طور کلی، مغزهای جوان نسبت به مغزهای پیر بسیار حساس و پاسخگو به تجربیات هستند.

ژنتیک نیز می تواند تأثیرگذار باشد. تعامل بین محیط و ژنتیک نیز در انعطاف پذیری مغز نقش دارد.

انعطاف پذیری مغز در طول زندگی ادامه دارد، و سلول های مغزی غیر از سلول های عصبی از جمله سلول های گلیال و عروقی را نیز درگیر می کند. این مسأله می تواند در نتیجه یادگیری، تجربه و تشکیل حافظه یا در نتیجه آسیب به مغز رخ دهد. در حالی که مردم اعتقاد داشتند مغز پس از گذشت یک سن مشخص ثابت می شود، تحقیقات جدید نشان داده است که مغز هرگز در پاسخ به یادگیری ثابت نمی ماند.

در موارد آسیب به مغز مانند سکته، ممکن است نواحی از مغز مرتبط با عملکردهای خاص آسیب ببینند. در نتیجه ممکن است قسمت های سالم مغز این عملکردها را بر عهده بگیرند، و توانایی ها را بازیابی کنند.

انعطاف پذیری همیشه خوب نیست

تغییرات مغز اغلب به عنوان تغییرات مثبت دیده می شود، اما همیشه اینطور نیست. در بعضی موارد، ممکن است مغز تحت تأثیر مواد روانگردان یا بیماری های آسیب شناختی باشد، که می تواند منجر به ایجاد اثرات مخربی بر مغز و رفتار شود.

مقالات مرتبط: تأثیرات ژنتیکی و محیطی بر هوش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.