چرا بیشتر برندها با حرف K شروع میشوند؟

برند با حرف k

اصل نورومارکتینگ:
با کمال تعجب بسیاری از برندها با حرف “k” شروع می شوند. این پدیده به عنوان اثر K شناخته می شود.

کاربرد:
در حالی که حرف K به طور سنتی به برجسته شدن برندها کمک می کرد ، به نظر می رسد طی دهه های گذشته این اثر تا حدودی کاهش یافته است. تمرین کنندگان می توانند از نظارت بر روند نام افراد بهره مند شوند.

از Kodakگرفته تا Coca-Cola. و از KitKat تا Kool-Aid. در طول سال ها ، بسیاری از برندها با حرف -K به عنوان اولین واج خود متولد شده اند. این اولویت در بین متخصصان برند سازی به قدری آشکار بود که شلوس (1981) ، که برای اولین بار کمیت بیش از حد نشان دادن حرف K را تعیین کرد ، کشف زبانی خود را “اثر K” نامید.

آیا چیزی جادویی در مورد حرف K وجود دارد که آن را به واج انتخاب بین خلاقیت های تجاری تبدیل کند؟ آیا برندهای جدید نیز باید از آن استفاده کنند یا اینکه امروزه اجتناب از آن عاقلانه تر است؟ و تأثیر K در سالهای اخیر چگونه بود؟ اخیراً ، مطالعه جدیدی انجام شده است تا ببیند آیا K در سال 2021 همچنان میتازد؟

چرا حرف K کارساز است؟

بنابراین ، این همه هیاهوی K چیست؟ دو دلیل در پس ترجیح بازاریان به این حرف خاص وجود دارد: متمایز بودن و نمادگرایی صدا.

دارایی های متمایز برند

اولاً ، استفاده بیشتر از حرف K با توجه به این واقعیت که یکی از کم حرفترین حروف اولیه در فرهنگ لغت انگلیسی است ، تعجب آور است. به احتمال زیاد ، در جستجوی پایان ناپذیر آنها برای دارایی های متمایز برند، خلاقیت های تجاری بسیار خوب می توانستند به همین دلیل به K جذب شوند. وقتی هدف “بی نظیر به نظر رسیدن” باشد ، واژه نامه فعلی ما به طور طبیعی منجر به صداهای غیرمعمولی می شود که هنوز هم به راحتی قابل هضم هستند ، از این رو حرف K است.

انجمن های نمادین صدا

ثانیا ، اصوات قادرند ناخودآگاه معنا را انتقال دهند. روشی که برای برند ایجاد می شود انتظارات خاصی را از این محصول در ذهن ما ایجاد می کند. به عنوان مثال ، یک برند برای پوتین های کوهنوردی باید ناهمواری را نشان دهد ، مانند Reebok. روش دیگر ، یک محصول مرطوب کننده مانند Dove یا Olay باید به طور خودکار احساس نرمی را ایجاد کند. مطالعات گسترده نشان می دهد که اگر ویژگی های محصول و اصوات برند با هم سازگار باشند (به عنوان مثال صداهای سنگین با محصولی که ظاهراً ناهموار است) ، از این نوع محصولات بیشتر قدردانی می شود.

مشخص شده است که حروف صدادار اولیه مانند k ، همراه با p ، t ، b ، d ، g ، یادآوری ، شناخت و آگاهی از برند را افزایش می دهد. به نظر می رسد این صداها قدرت بیشتری در جذب بخشی از ذهن مشتری دارند.

علاوه بر این ، مشخص شده است که صدای / k / با اجرام زاویه دار ارتباط دارد. به عنوان مثال ، در کاری که نامها باید به اشکال تصادفی پیوند خورده باشند ، مشخص شده است که نام Kiki به طور جهانی در یک شکل تند وجود دارد ، در حالی که Bouba به یک شکل گرد پیوند می خورد. اگرچه این نمادگرایی صدای K دارای اهمیت عملی برای برندهای محصولی است که شکل خاصی دارند (ممکن است شما تمایلی به استفاده از صدای K برای برندهای جدید توپ تنیس نداشته باشید ، اما مطمئناً به درد مجموعه چاقوهای آشپزخانه می خورد) همه چیز K را در کل زمینه نام تجاری توضیح نمی دهد.

همه چیز در مورد این است که یک اسم چگونه به گوش شما میرسد

اگرچه این ضرب المثل کلاسیک که ” کلِ هر چیزی، فراتر از مجموع اجزای آن است” قطعاً در مورد برندها صدق می کند ، تحقیقات جدید حاکی از آن است که صدای اولیه ای که هنگام تلفظ یک نام تجاری می شنویم بیشترین تأثیر را در شکل گیری انجمن های تجاری و حافظه دارد. توجه داشته باشید که این به کل صدای اول اشاره دارد ، نه فقط به حرف اول. حروف مهم نیستند ، اما صدای واقعی آنها مهم است.

قدرت تصاویر غذا در تحریک مغز برای خرید از یک منو را در این مقاله بخوانید

به نظر می رسد مغز ما به ویژه به واج واژه ها و مفاهیم حساس است. دو نام می توانند حرف اول متفاوتی داشته باشند اما در عین حال واج یکسانی دارند ، مانند کوکاکولا و کداک. قدرت اولین واج همچنین با مشهورترین پدیده نوک زبان مشهود است ، که هنگامی رخ می دهد که شما یک مفهوم یا شخص مبهم را در ذهن دارید اما نمی توانید به کلمه یا نام دقیق آن فکر کنید. تحقیقات نشان می دهد که موثرترین کلید برای بازیابی موفقیت آمیز ، واج واژه اولیه است.

روندهای جدید در نامگذاری برند – و منشأ تعجب آور آنها

در حالی که بازار هنوز با بسیاری از برندهای معتبر که با حرف K شروع می شوند اشباع شده است ، اما استفاده از آن در بین برندهای بعد از هزاره راه اندازی شده است. آیا اثر K ارتباط خود را از دست داده است؟ چند سال پیش ، تحقیقی توسط ون دورن و همکاران (2016) در واقع به نظر می رسد که اثر K در میان برندهای اخیراً معرفی شده از بین رفته است. با این حال ، این نتیجه گیری زودرس بود ، زیرا نویسندگان به جای واج / k / بر حرف K تمرکز کردند. هنگام تجزیه و تحلیل وقوع واج واقعی ، اثر K هنوز وجود دارد ، اما اکنون بیشتر در C و CH پنهان می شود.

جالب تر از این ، به نظر می رسد واج های معروف دربرندها روند نامگذاری نوزادان را دنبال می کنند. این یک پدیده جالب است ، خصوصاً با توجه به روند اخیر والدین که نامی را انتخاب می کنند که دارای منحصر به فرد بودن و فردیت است و می تواند کودک را “برجسته” کند ، نه “مناسب” (Twenge و همکاران ، 2010).

بسیاری از مطالعات وجود اثر نام را نشان داده اند: ما چیزهایی را دوست داریم که شبیه اسم ما باشند. به همین دلیل است که نام دنیس در میان دندانپزشکان بیش از حد نمایان است و کمی بیشتر میندی را می توان در مینیاپولیس یافت. نویسندگان انتظار دارند که تسلط واج های خاص در نام های مشهور بر استفاده آنها در برندهای رایج نیز تأثیر مثبت بگذارد. بنابراین متخصصان برندسازی که به دنبال راهنمایی خلاقانه هستند باید بررسی کنند که واج های اولیه در کدام یک از موارد نامدار غالب هستند.

با توجه به روند موجود در نام افراد ، در مورد اینکه کدام نامه ها برندهای آینده نزدیک را همراهی می کنند ، چه می توانیم بگوییم؟ در زمان این مقاله ، نام کودکان با واج / ʒ / ، / ɔː / و / z / شروع می شود (مانند ژاک ، اورلاندو و زو) در حال افزایش است.

خلاقیت های برندهای هوشمند با نگاهی گاه به گاه به اطلاعیه های تولد روزنامه ، می توانند آب خلاق خود را در مسیر درست جریان دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.