شناخت توجه و تمرکز بهتر

شما در این لحظه، در حدی که فکر می کنید تمرکز کافی ندارید. حتی مهم نیست چه کاری انجام می دهید، توجه شما همیشه جای دیگری است. چه در حال خواندن شعری باشید و چه در حال تهیه غذا، به صورت صد در صدی تمرکز ندارید.

توجه

توجه ما محدود است، و تمرکز باعث می شود ما از سایر محرک های اطراف خود بی اطلاع باشیم. فرض کنید در حال یادگیری یک ریف جدید روی گیتار خود هستید. کفش هایی که پاهایتان در داخل آن ها قرار دارند، احساس نمی کنید. یا صداهای نامشخصی را که از خیابان های بیرون می آید، نمی شنوید. در این مقاله می خواهیم تمرکز خود را بر روی توجه قرار دهیم.

تحقیقات جدید منتشر شده در ژورنال Current Biology نشان داده است که توجه ما در صورت نیاز یک اسکن پس زمینه ثابت و خودکار را برای آزادسازی سلول های عصبی انجام می دهد که ما را قادر می سازد تا در صورت لزوم توجه کنیم.

به همین دلیل است که می توانیم در برابر تغییرات ناگهانی در محیط خود واکنش نشان دهیم. بنابراین وقتی کسی فریاد می زند “توپو بگیر!”، می توانید با این اقدام جدید و بالقوه سازگار شوید، و سعی کنید آن را بگیرید.

احتمالاً به این دلیل است که وقتی شخصی که قبلاً به او توجه نمی کردید، نام شما را می گوید، بلافاصله توجه خود را به سمت گفتگو مورد نظر معطوف می کنیذ.

توجه
Pexels/ Attention

معماری موزون توجه

همه مطالعات کلاسیک مربوط به توجه فرض می کردند که اثرات عصبی آن در طول زمان مداوم است. با این حال، طبق گفته محققان دانشگاه پرینستون، دانشگاه برکلی، دانشگاه اسلو و دانشگاه استنفورد، توجه ما تقریباً هر 250 میلی ثانیه به داخل و خارج تمرکز جهش می کند. یافته های آن ها این مفهوم را پشتیبانی می کند که معماری عملکردی توجه از بالا به پایین یا از جز به کل موزون است.

ریتم ها نه تنها در هنگام خواب، بلکه در حین انجام کار تحقیقی نیز در عملکرد مغز ضروری هستند. وقتی در میان جمعیت به دنبال شخصی می گردید، چشمان شما صحنه ای را اسکن کرده و امواج مغزی شما ریتم خاصی به خود می گیرند.

ما مدتیست که می دانیم خود مغز ما برخی از ابهامات را برطرف کرده و چیزهایی را حدس می زند، تا نسخه ما را از جهان ایجاد کند. حواس ما غرق در تمام اطلاعات اطراف ماست. از آنجا که مغز ما هیچ گاه نمی تواند همه چیز را پردازش کند، با میانبرها و ترفندهای مفید ما را بر روی آنچه که مغز فکر می کند مهم ترین است، متمرکز می کند. به عنوان مثال، ناحیه ای در چشم که در آن عصب از مردمک چشم خارج می شود، قادر به پردازش ورودی بینایی نیست. به این دلیل این منطقه را نقطه کور می نامیم. مغز ما به جای دیدن مداوم سیاهچاله، چیزهایی را حدس می زند.

  • خطای ادراکی دیداری

بنابراین، تجربه ذهنی از جهان پیرامون ما یک توهم است. برداشت ما هجوم مداوم اطلاعات نیست. بلکه، ما دائماً اطلاعات زیادی را فیلتر می کنیم. به دنبال آزمایش های کوری نسبت به تغییر باشید، و سپس شگفت زده خواهید شد و احتمالا احساس احمق بودن خواهید داشت.

اما زیاد احساس بدی نداشته باشید! مغز ما به یک دلیل خوب به این روش کار می کند. ما فقط با چشم نمی بینیم، بلکه با ذهنمان نیز می بینیم. همچنین تمایل داریم چیزهایی را که در جایی وجود ندارند “ببینیم”. این کار شبیه خطای ادراکی دیداری است.

  • احساس بدی نداشته باشید

دکتر اشمید از دانشگاه نیوکاسل می گوید: “ما معتقدیم معماری موزون نشان می دهد که ما منابع شناختی محدودی داریم، بنابراین نمی توانیم تمام منابع موجود خود را مدام مورد توجه قرار دهیم.”

ما روی چیزهای دنباله دار و پیاپی تمرکز می کنیم، و در میان آن حواس پرتی ها وجود دارند. در این هنگام است که به نظر می رسد مغز بقیه محیط را بررسی می کند تا ببیند آیا مسئله مهمی اتفاق می افتد.

البته، ما متوجه این جهش ها نمی شویم. برای ما، اینطور به نظر می رسد که گویی توجه بی نظیر خود را به هر کاری که انجام می دهیم، جلب می کنیم. دقیقاً مانند نقطه کور، مغز ما شکافهای اطلاعاتی را پر می کند و تمام اطلاعات جداگانه را به یک قسمت منسجم تبدیل می کند.

  • ما به حواس پرتی ها نیاز داریم

تکامل می تواند این مسأله را با تأکید بر نیاز به این پالس ها و همچنین آگاهی از محیط پیرامون خود توضیح دهد. به طور مثال حتی وقتی که تمرکز خود را روی گرفتن ماهی قزل آلا با دستان خالی دارید، باید بتوانید به خرس گریزلی پشت سر خود واکنش نشان دهید.

تیم های پشتیبان هر دو مطالعه، الگوی توجهی تقریباً یکسانی را در انسان و نوعی از میمون ها به نام مکک یافتند، که نشان می دهد این صفت حفظ شده است، زیرا چنین مزیت تکاملی مهمی را فراهم می کند.

به نظر می رسد توجه یک روند موزون توزیع شده است و در طول زمان مداوم نیست. این فرضیه یک روش کاملاً جدید برای فکر کردن در مورد توجه است، و بینش جدیدی را ارائه می دهد. عدم بارگذاری بیش از حد مغز عملکرد مهمی در شناخت انسان است. مغز ما با گذشت زمان به یک ماشین بسیار کم مصرف انرژی تبدیل شده است. ما میانبرهای خودکاری را ایجاد کرده ایم که در صورت نیاز به ما امکان تصمیم گیری سریع با کمترین انرژی را می دهد. اما این کار بهایی دارد. بعضی اوقات این میانبرها منجر به نقص هایی می شوند، که سوگیری شناختی نامیده می شوند.

بیشتر بخوانید: مدیتیشن ذهن آگاهی چیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.